- ده مه
- صاحب و رئیس ده، کد خدا
معنی ده مه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ماه دی
زر وسیم کامل عیار مسکوک خالص
ویران ساختن از میان بردن
زیور و آرایش زنان هر هفت، نقصان کاهش، هر دو چیز. که در کیفیت و کمیت بیکدیگر نزدیک باشد، عددنود (10 9 90) تسعین
((دَ نُ))
فرهنگ فارسی معین
زیور و آرایش زنان، نقصان، کاهش، هر دو چیز که در کیفیت و کمیت به یکدیگر نزدیک باشد، عدد نود (90، 9 * 10). تسعین
سیاهی سیاه شدن، فروگرفتن در گریز
مهمانخانه: روز از سرره رحیل کرده مهمانکده ها سبیل کرده. (تحفه العراقین)